(◡‿◡✿) صهبا (◡‿◡✿) صهبا ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

(✿◠‿◠) صهبا دختر من (◡‿◡✿)

آشنایی با ویتامین ها

آشنایی با ویتامین ها یکی از مواد مورد نیاز بدن کودکان ویتامین ها هستند.ویتامین ها ترکیبات ارگانیکی هستند که به مقدار جزئی در رژیم های غذایی وجود دارند، این ترکیبات برای سلامت جسم و عملکرد روزانه بدن ضروری می باشند. ویتامین های گروه Bو C محلول در آب هستند، دریافت اضافی این ویتامین ها از طریق ادرار دفع می گردد، همچنین زمانی که در تهیه یا پخت غذا آب استفاده می شود، از غذا خارج می گردند. از آنجایی که این ویتامین ها در بدن ذخیره نمی شوند، باید روزانه دریافت شوند. ویتامین های E,D,Aو Kمحلول در چربی هستند و می توانند در بدن ذخیره شوند، بنابراین میزان اضافی آن ها از طریق ادرار دفع نمی شود. 12 نوع ویتامین مختلف وجود دارد که هر کدا...
24 تير 1390

توصیه دکتر سلطانزاده

يه مطالب جالبي از سايت دكتر سلطانزاده پيدا كردم گفتم شما ها رو هم در جريان بزارم . البته بيشتر به درد بچه هاي كم غذا و كم وزن مي خوره . در شيرخواران 6 تا 12 ماهه كه دچار افت يا ايست وزني هستند چه بايد كرد؟ همان اصولي را كه در مورد شيرخوار زير 6 ماه گفته شد رعايت كنيد. آب جوشيده خنك شده به كودك بدهيد و دادن قطره آهن را به ميزان 15 قطره فراموش نكنيد. ضمن توجه و مراجعه به الگوي تغذيه مناسب سن كودك جزوه تغذيه تكميلي كه در صفحه 24 اين جزوه به آن اشاره شده است ، توصيه هاي زير را به كار ببريد انرژي غذاي كمكي كودك را با اضافه كردن آرد يا روغن مايع يا جوانه غلات بيشتر كنيد و حداقل هر روز علاوه بر شير مادر، 5 وعده غذاي كمكي ...
16 تير 1390

یه نوشیدنی برای کودک ده ماهه

مواد لازم برای 1 لیوان:   شیر خشک یا شیر پاستوریزه اگر کودک مجاز به مصرف اون باشه= 2 قاشق چایخوری یا 2 پیمانه مخصوص خود شیر خشک که معمولا داخل همه پاکتهای شیر خشک هستش یا شیر پاستوریزه یک استکان موز= نصف یک عدد موز خرما= 1 تا 2 عدد درشت آب جوشیده ولرم= 180 میلی لیتر نان سوخاری= 1 عدد طرز تهیه خرما را پوست گرفته و بعد هم موز را حلقه حلقه کنید و هنگامی که آب جوشید نان سوخاری را داخل آن بگذارید تا کمی نرم شود و بعد از اینکه آب کمی ولرم شد خرما و موز و شیر خشک را داخل ان ریخته و با همزن برقی یا میکسر همگی مواد را خوب مخلوط کنید تا یک مایع یکدست به شما بدهد و بعد به مقدار لازم به کودک دلبندتا...
16 تير 1390

دخترم ده ماهگی ات مبارک

وای چه قدر روزها زود می گذرنند و تو داری بزرگ میشی . با تلاشی که برای راه رفتن می کنی من حدس می زنم که زودتر از تولد یک سالگی ات راه می افتی. الان دیگه همه جا رو می گیری و می ایستی و دستهات رو به در و دیوار می گیری و راه میروی دیگه برای راه رفتن و حرکت کردن به خودت متکی شدی و تقریبا هر جا بخواهی بروی می تونی مامان جون عزيزم ده ماهگيت مبارك باشه نميدوني چقدر بلا شدي عزيزم و چه كاراي قشنگي ميكني و دل من و بابايي و داداش صدارایی رو آب ميكني .   خب دخمل گلم خيلي وقته نرسيدم بيام برات چيزي بنويسم و يا عكس بذارم به خاطر اينكه خیلی شیطون شدی ونمیزاری بیام پای کامپیوتر خیلی وروجک شدی ماما...
16 تير 1390

داستان هجرت ما از پایتخت

می خواهم داستان هجرتمون و تصمیم بزرگمون که برای هجرتمون از تهران براتون تعریف کنم بعضی وقتها جملات زیبایی از قدیمی ها می شنویم که در اون لحظه خیلی برایمان جالب است ولی نمی دونم چه جوریه که زود فراموشش می کنیم و بعد از مدتی شاید بعد از چند هفته یا چند ماه و یا چندین سال در زندگیمان به آن بر می خوریم و تازه معنی و مفهوم آن جمله برایمان معنی خودش را پیدا می کنه. منظورم از این مطلب این بود که من و همسرم واقعا این جمله را لمس کردیم."بزار ببین تقدیرو قسمت برایتان چه می کنه ." داستان از اینجا شروع شد که یه روز من خواب مادربزرگ عزیزم را دیدم که به من یه سیب قرمز داد، این را حس کردم که می خواهد به من پیغامی بدهد و با مطرح کردن این خواب به زندا...
15 تير 1390